شركت سهامي عام ايران در توليد اتومبيل ( سايپا) در سال 1344 در زميني به مساحت 240 هزار متر مربع ( در حال حاضر فقط مساحت زمين كارخانه مركزي 415 هزار متر مربع ميباشد ) و زير بنايي 20 هزار متر مربع با سرمايه اوليه 160 ميليون ريال بنام شركت سهامي توليد اتومبيل سيتروئن ايران تاسيس گرديد. در تاريخ 15 اسفند 1345 ثبت و در اواخر سال 1347 به مرحله بهره برداري رسيد.
اين شركت توليد اولين محصولات خود را كه شامل «وانت آكا » و سواري «ژيان » بود با روش كاملا دستي و بدون بهره گيري از تجهيزات و امكانات مدرن آغاز كرد. توليدات شركت بعد از سال 1353 به واسطه استفاده از ابزارهاي جديد و مكانيزه شدن برخي از بخشهاي توليدي ، سير صعودي يافت و بر تنوع محصولات شركت نيز افزوده شد بعنوان مثال مي توان به توليد خودروهاي: مهاريي ، پيكاب در مدلهاي معمولي دولوكس و كار اشاره نمود.
نام شركت در اوايل سال 1354 با حذف كلمه سيتروئن از انتهاي عبارت فرانسوي آن به «شركت سهامي ايراني توليد اتومبيل » به نام اختصاري
(سايپا ) كه ما خود از عبارت فرانسوي Annonyme Iranione De Productive Automobile ميباشد ، تغيير يافت .
اين شركت در 16 تيرماه 1358 تحت مالكيت دولت در آمده و از 18 آذرماه 1360 تحت سرپرستي سازمان گسترش نو نوساني صنايع ايران قرار گرفته و بر اساس مصوبه مورخ 1/2/65 هيأت وزيران ، كليه سهام سرمايه آن به نمايندگي از طر ف دولت جمهوري اسلامي بنام سازمان گسترش و نوسان سازي صنايع ايران منتقل گرديد در دي ماه سال 1378 به پيروي از سياست هاي مالي دولت جمهوري اسلامي ايران مبني بر كاهش تصدي دولت و خصوصي سازي شركتهاي دولتي و به موجب تبصره35 قانون بودجه كل كشور باواگذاري بيش از 51 % سهام اين شركت به غير ، سايپا نيز در زمره شركتهاي خصوصي قرار گرفت امروزه شركت سايپا با در اختيار داشتن بيش از80 شركت تابعه و وابسته بصورت مستقيم و غير مستقيم ، به گروه خودرو سازي بزرگ با امكان توليد انواع مختلف خودرو تبديل شده است.
سالماني شركت سايپا:
1334 : تاسيس شركت به نام شركت سهامي توليد اتومبيل سيستروئن ايران»
سالنماي شركت سايپا:
1344 : تاسيس شركت به نام شركت سهامي توليد اتومبيل سيتروئن ايران.
1347 : بهره برداري و شروع فعاليت با توليد انواع مدلهاي خودرو «ژيان»(1359 ـ 1347 )
1354: تغيير نام شركت به «شركت سهامي ايراني توليد اتومبيل» و تبديل شدن به شركت سهامي عام .
1355 : تغيير«رنو5» در مدلهاي سده درب و 5 درب ( 1372 ـ 1355 )
1362: توليد «وانت نيسان» با حجم موتور CC 2000 (1369ـ 1362 )
1369 : توليد«وانت نيسان» با حجم موتور cc 2400 ( در شركت زامياد ادامه دارد)
1371 :توليد «وانت نيسان دو كابين» با حجم موتوري cc 2400 (1373 ـ 1371 )
1371 : توليد «رنو 21 » ( 1373 ـ 1371 )
1372 : توليد«پرايد كاربراتوري» در مدلهاي CD5 ، LX ، GTX ( ادامه دارد) .
1374 : كسب رتبه اول كيفيت در بازار داخلي و تكرار اين رتبه در سالهاي 1375 ، 1376 ، 1378 .
1377 :دريافت اولين گواهينامه ISO 9001 در صنعت خودروسازي كشور از موسسه QMI كانادا.
كسب گواهينامه بهترين شركت توليدي در ميان شركتهاي تحت پوشش وزارت صنايع انجام مقدمات عمليات گسترده براي ساخت داخل نمودن قطعات محصولات توليدي .
1378 : موفقيت در تعميق ساخت داخل محصولات تا سطح 81 % ارزش CDK پرايد و 795 در مورد نيسان اخذ تاييد به انطباق مشخصات گازهاي خروجي آلاينده با استاندارد ECE 1504 و دريافت لوح سبز تبديل شدن به يك گروه خودروساز بزرگ با امكان توليد انواع كامل خودرو( (Full Range عرضه متجاوز ار 51 % سهام شركت به بخش خصوصي .
1379 : توليد سواري « پرايد face life » و «پرايد انژكتوري» در مدلهاي مختلف (ادامه دارد ) . دريافت لوح رتبه اول كيفيت در ميان توليد كنندگان وانت در ايران از نيسان ژاپن » دريافت لوح تقديمي از وزارت صنايع بعنوان واحد نمونه صنعتي كشور .
تامين كليه قطعات نيسان توسط سازندگان داخلي و توقف خريد CKD نيسان .
1380 : دريافت اولين گواهينامة كيفيت Q59000 در صنعت خودروسازي كشور از QMI كانادا.
دريافت گواهينامههاي OHSAS18001 و 14001 ISO (مديريت ايمني، بهداشت و زيست محيطي) از موسسه DNV هلند.
بهره برداري از خطوط جديد توليد ( طرح و توسعه ) پروژههاي رينگ خومشهر، مالبيل و شيشه ايمني كسب مقام اول در زمينه بهترين عملكرد «سبز» از دومين نمايشگاه محيط زيست شروع توليد محصول «زانتيا» در مدلهاي لوكس و سوپولوكس و «كاروان» .
1381 : دستيابي به رشد بي سابقه 64 درصدي در ميزان توليد پرايد.
انجام مقدمات و تمهيدات لازم جهت واگذاري عمليات فروش وانت نيسان به شركت زامياد از ابتداي سال 82 .
توليد آزمايشي خودرو جديد پرايد 141 و معرفي آن به بازار.
انجام مقدمات گسترده جهت دريافت گواهينامه Iso 9000;2000 و دريافت آن از موسسه بين المللي DNV در اوايلر سال 82 .
مکان کاراموزی:
استارت
استارت يك موتور الكتريكي است كه انرژي الكتريكي را دريافت كرده به انرژي مكانيكي تبديل مي كند و اين نيرو را توسط چرخ دندههاي خود به فلايويل منتقل ميكند تا موتور خودرو روشن شود موتور استار ت بايد بتواندلنگري ايجاد كند كه بر نيروي اينرسي (ماند يا ساكن )و اصطكاك موتور سرد غلبه كند به اين دليل اكثر موتورهاي استارت از نوع «سري» و از انواع «كامپاليز» با جريانهاي دائم هستند.
تمام جريان باتري از سيم پيچهاي اصلي و سيم پيچ مغناطيسي آن مي گذرد نتيجه آن است كه لنگر و نيروي ترك خيلي زيادي در موتور حاصل مي شود. اين موضوع از روي اين فرمول محاسبه ميشود.
در رابطه فوق فلوي مغناطيسي بر حسب تسلا IA جريان در سيم پيچ اصلي K مقداري ثابتي است كه در مورد بارهاي كم هنگامي كه IA كم است فلوي متناسب با شدت جريان مغناطيسي كه در موتورها ي سريهاي IA است ايجاد مي كند.
براي يك موتور سري لنگر حاصله متناسب با مجذور شدت جريان است يعني :
(K مقداري ثابت است – IAشدت جريان است كه از موتور استارت مي گذرد، با كم بودن مقاومت سيم پيچ اصلي و مقاومت سيم پيچ ميدان مغناطيسي لنگر حاصله از موتور استارت بسيار بالا خواهد بود.)
نكته به ازاي يك مقدار مساوي شدت جريان يك موتور استارت لنگر كمتري ايجاد خواهد كرد و چون جريان بين سيم پيچ مغناطيسي و سيم پيچ اصلي موتور تقسيم مي شود اين اتفاق ميافتد.
در صورتي كه بار زياد است تناسب لنگر و شدت جريان را نمي توان از رابطه اي
بدست مي آورد.
استارت از نوع سري بالاترين لنگرش را موقعي كه سيم پيچ اصلي آن ثابت باشد توليد مي كند و در اين زمان است كه مي تواند لنگر مورد نياز ما را تامين كند.
|
اختلاف پتانسيل دو سري باتري Vbtميباشد و به مصرف يك موتور سري با مشخصات زير مي رسد «مقاومت سيم پيچ الكتريكي مقاومت سيم پيچ اصلي نيروي محركه ايجاد شده به وسيله موتور ES است.» هنگامي كه سيم پيچ اصلي موتور مي چرخد، ميدان مغناطيسي را قطع ميكند و يك نيروي محركه خوب حاصل شده كه در جهت عكس پتانسيل باتري است. اين نيروي ضد محركه متناسب است با حاضلرب در دوران سيم پيچ در دقيقه:
نيروي ضد محركه متناسب است با سرعت سيم پيچ اصلي و در حالت خطي موقعي كه اين سيم پيچ ثابت است برابر صفر خواهد بود با استفاده از قانون «كيرشهف» به اين ترتيب ميتوان نوشت :
Vbt = Es + Ia
– قانون اول كيرشهف : مجموع جمع جبري تمام افت پتانسيلهاي يك مدار بسته در يك جهت مساوي مجموع جبري تمام اضافه پتانسيلهاست.
- قانون دوم كيرشهف : مجموع جبري شدت جريانهاي منتهي به يك نقطه برابر صفر است:
با بكار بردن رابطه بالا و قبول كردن اين نكته كه در رابطه
متناسب با IA ميتوان IA را به دست آورد:
نتيجه ميشود IA موقعي حداكثر است كه N برابر صفر باشد و همچنين معلوم ميشود I زماني حداكثر است كه N برابر صفر است.
كليد هاي قطع و وصل موتور استارت:
يك موتور 6 ولتي 600 آمپر جريان از باتري ميگيرد. در صورتي كه يك موتور 12 ولتي 350 آمپر مي گيرد. اين مقدار زياد جريان فقط موقعي مي تواند عبور كند كه مقاومت سيم پيچهاي موتور (استارت ) خيلي كم باشد براي اطمينان از كم بودن مقاومت موتور يك كليد با اتصال خوب لازم است.
ساده ترين كليد آن است كه از دو ميلهي موازي با هم استفاده كنيم. فشار در موقع استارت زدن فنر را فشرده مي سازد و يك خار مسي بين دو ميله را طوري قرار مي دهد كه جريان كاملاً برقرار شود. در استارتهاي جديد اين كليد ضميمه يك كليد قطع و وصل جريان براي شمعها نيز مي باشد. اين كليد يك مغزي آهني را مغناطيسي مي كند كه آن هم به نوبه ي خود جريان استارت را وصل مي كند.
ـ براي جلوگيري از عبور جريان مضر در موتور استارت از كليدهايي استفاده مي كنند كه با خلاء كار مي كند ، اين خلاء از منيفلد گاز تهيه ميشود
دستگاه تبديل سرعت:
به علت جريان شديدي كه بوسيله موتور استارت گرفته ميشود تا لنگر زيادي حاصل كند تا اين لنگر بر مقاومت غلبه كند و قطعات دوران كننده را به سرعت به حركت در آورد. بايستي موتور خودرو سرعت بگيرد والا ادامه كار موتور استارت سبب گرم شدن زياد از حد آن ميشود: بنابر اين لازم است كه لنگر حاصل از موتور استارت به فلايويل كه جرم بزرگ و سنگيني مي باشد كه روي پيرامون خود دنده هاي ريزي دارد چرخ طيار بوسيله ي اتصال به ميل لنگ نيرو را به موتور انتقال ميدهند.
مهم : تعداد دنده هاي فلايويل همواره 16 برابر تعداد دنده هاي استارت است. بنابراين مي توان گفت نيروي موتور استارت 16 برابر شده در جهت روشن شدن موتور مصرف مي گردد.
يك موتور استارت كه بين چرخ دندههاي با فلايويل نسبت رعايت شده سرعت دورانش بايد rpm 3200 باشد تا بتواند به ميل لنگ سرعت كافي بدهد . اين موضوع خود مسئله اي مهمي نيست اما وقتي خودرو روشن شد، موتور حداقل با سرعت rpm600 خواهد چرخيد و اگر در اين موتور استارت با موتور خودرو درگير باشد اين سرعت بحراني سبب از هم گسستگي موتور استارت ميشود. پس دستگاهي لازم است كه بتواند فوراً استارت را از موتور خودرو (فلايول ) جدا كند و از خرابي استارت جلوگيري بعمل آورد . اين دستگاه «بنديكس» نام دارد موتورهاي قديمي تر از نوعي كلاچ جلورونده و برگشت دهنده استفاده مي شد.
در استارت هنگامي كه سيم پيچ القا كننده آن تحريك ميشود حركت مغزي آهني آن سبب حركت چرخدنده شده و در گير شدن آن با فلايول بوسيله ي اهرام تغيير امكان مي دهد. حركت بيشتر مغزي آهني جريان الكتريكي را از سيم پيچ اصلي عبور داده سبب چرخيدن موتور استارت مي گردد در مدت چرخيدن موتور اصلي استارت نيروي حاصل از سيم پيچ اصلي توسط كلاچ مخصوص يا دستگاه بنديكس به فلايويل منتقل مي شود. كلاچ مخصوصي داراي يك قسمت دندهاي داخلي است و بوسيله يك قطعه فلزي به نام «پاستين» داراي يك سري شيارهاي داخلي است در آنها قرقره اي كه يك طرفش باريكتر است قرار دارد وقتيكه موتور استارت مي چرخند قرقره به سمت قسمت باريكتر رانده شده وسبب درگير شدن ميشود. هنگامي كه موتور خودرو ، استارت و گلويي آن و پوسته ي پاستين را تندتر مي چرخاند، قرقرها به سمت شيارهاي و سيعتر حركت كرده و چرخدنده ي استارت از چرخدنده فلايويل آزاد ميشود.
توجه : مجموع چرخدندهاي استارت و پاستين بطوريكه داراي لقي باشند روي محور سيم پيچ اصلي كه داراي زائده ي خارجي است قرار مي گيرد. بطوريكه فرورفتن پاستين درگير شده و عمل ميكند. هنگاميكه موتور مي چرخد ، تأخير حركت مجموعه پاستين به علت نيروي «ماند » يا اينرسي سبب پيچ خوردن محور به سمت جلو ميشود، بنابراين محور آن قدر به سمت جلو ميرود تا با فلايول درگير شود، بعد از اينكه موتور خودرو روشن شد چون چرخدنده ياستارت سريعتر از موتور استارت مي چرخد مجموعه ي پاستين عقب هدايت شده و چرخدنده ي استارت فلايويل جدا ميشود.
مولد برق (دينام)
وظيفه اصلي دستگاه مولد توليد انرژي الكتريكي ذخيره آن در باطري خودرو مي باشد دينام مانند يك ژنراتور انرژي مكانيكي موتور خودرو را به انرژي الكتريكي تبديل ميكند.
در خودروهاي جديد شامل مولد و قسمت تنظيم كننده جريان و ولتاژ مي باشد دستگاه تنظيم كننده شامل قطع كنند. جريان در جهت معكوس تنظيم كنند. جريان و ولتاژ ميباشد . مولد هميشه بوسيله تسمه اي از روي پولي ميل لنگ به موتور وصل شده است . قاعدتاً مولد ها داراي يك سيم پيچ (شنت ) موازي يعني سيم پيچ ميدان مغناطيسي با سيم پيچ اوليه موازي است.
آناليز دستگاه استارت و دينام:
نيروي محركه باطري مقاومت باطري نيروي ضد محرك و به ترتيب مقاومت هاي سيم پيچ مغناطيسي و سيم پيچ اصلي موتور استارت است مقاومتهاي باطري بارهايي را نشان ميدهد كه بوسيله دستگاه (آنژكش ) توليد جرقه به باطري دينام برق ميدهند. نيروي محركه الكتريكي و به ترتيب مقاومتهاي سيم پيچ اصلي در مولد و سيم پيچ مغناطيسي آن است.
اين مدار يك سيمه بوده كه سيمEarth آن مشترك است.
(دينام) مولد موتور ماشين بايد مجهز به وسايل سرد كردن سيم پيچ دينام و سيم پيچ اصلي ميباشد چون حرارت زياد در سيم پيچ توليد مي شود بنابراين يك پروانه فلزي در انتهاي پولي دينام وصل مي شود. طرز سيم پيچ شدن دينام به اين قرار است. نيروي محركه مولد با و اختلاف پتانسيل بين2 سر مولد با VGT نشان داده ميشود مقاومت سيم پيچ اصلي و سيم پيچ مغناطيسي به ترتيب و و مي باشد.
شدت جرياني كه از سيم پيچ اصلي عبور مي كند به ترتيب و است. مقاومت بار را با نشان داده مي شود.
روابط مربوطه به مدار مولد را از قانون كيرشهف بدست مي آوريم.
|
اگر جريان سيم پيچ اصل يا جريانش بر عكس شود مولد تبديل به يك موتور شنت ميشود . اين اتفاق در صورتي كه قطع كننده جريان معكوس وجود نداشت در مواقعي كه ولتاژ باطري بالاتر از نيروي محركه الكتريكي مولد يا دينام مي بود اتفاق مي افتاد. مدار شنت كنترل نيروي حاصل از مولد را آسان مي كند.
چون مولد به وسيله ميل لنگ مي چرخد نمي توان نيروي حاصل از آن را با قراردادن تنظيم كننده سرعت كنترل كرد. به هر حال چون فلوي مغناطيسي متناسب با جريان سيم پيچ يا است رابطه زير بدست مي آيد.
كه با تغير دادن مقاومت مدار مغناطيسي يعني امكان اينكه نيروي حاصل از مولد را بتوان تغيير داد زياد است.
در ماشين هاي سنگين از مولدهاي 24 ولتي استفاده ميكنند. از مزاياي آن اين است كه در خواست خودرو از نظر انرژي الكتريكي را تامين مي كند و برق خوبي به ما مي دهد.
به هر حال حداكثر جرياني كه كليد هاي دستگاه نظير ميتوان عبور دهد محدود است را ه حل مورد قبول اين است كه تعداد سيم پيچ مغناطيسي را زياد كنند. و در نتيجه فلوي مغناطيسي كه به سيم پيچ اصلي القا ميشود زياد شود چون در نتيجه پتانسيل توليد شده زياد است مي توان سيم نازك تر به كار برده به طوري كه مدوده جا در مولد نداشته باشيد. مزيت ديگر آن است كه وقتي كه سيم هادي با ابعاد مساوي بكار مي رود تلفات ولتاژ در موقع بكار بردن دستگاه ها با ولتاژ بالاتر كمتر مي شود.
قطع كنند جريان معكوس:
اين دستگاه جز يك كليد الكترو مغناطيس نيست كه 2 عمل زير را انجام مي دهد.
- از عبور جريان باطري به داخل مولد در هنگامي كه ولتاژ باطري با لاتر از ولتاژ مولد است جلوگيري ميكند چه در صورت عبور چنين جرياني مولد مثل موتور كار خواهد كرد.
- جريان مولد را هنگامي كه ولتاژ ش از ولتاژ باطري بيشتر است براي پر كردن باطري و تامين ساير احتياجات الكتريكي عبور مي دهد.
توضيح راجع به كليد قطع كننده جريان معكوس :
اگر ولتاژ دينام بيشتر از ولتاژ باطري باشد كليد قطع و وصل بسته و جريان از دينام به سمت باطري جهت شارژ حركت ميكند و اگر ولتاژ دينام كمتر از ولتاژ باطري باشد عمليات عكس اتفاق مي افتد.
در موتور هم شدت جريان با يد كنترل شود هم شدت ولتاژ . ولتاژ زياد در انتهاي مولد ممكن است دستگاه هاي الكتريكي را خراب نمايد و جريان زيادي كه از سيم پيچ اوليه ميگذرد (اصلي ) ممكن است سبب گرم شدن سيم پيچ وسوختن آن شود تنظيم ولتاژ و شدت جريان در خودرو جداگانه انجام ميشود. وا ضح است با زياد شدن سرعت سيم پيچ اصلي نيروي محركه الكتريكي هم زياد ميشود و در رابطه 3 ولتاژ 2 سري مولد يعني VTg زياد شده رابطه 4 نشان ميدهد كه شدت جريان مغناطيسي مولد زياد شده را نيز زياد ميكند همين كه ولتاژ دو سر مولد زياد شده تا مادامي كه ثابت است زياد ميشود.
بنابراين ولتاژ زيادي به مقاومت ها وارد شده سبب خرابي آن مي شود اثر زيادشدن را در رابطه 5 ميتوان ديد.
اگر مقاومت ثابت بماند و سرعت مولد بالابرود ولتاژ اضافي از مقاومت ها عبور خواهد كرد حال مي پردازيم به حالتي كه سرعت مولد ثابت بوده و بابهم بستن مقاومت ها به طور موازي كم ميشود.
مقاومت هاي موازي بوده بنابر اين وقتي كليد بسته است. مقاومت ها كم ميشوند. جريان در مقاومت زياد شد ه و را بطه 5 نشان مي دهد كه جريان سيم پيچ اصلي زياد است.
به علت زياد شدن آن امكان دارد كه در اثر گرم شدن و اتلاف سبب خراب شدن عايق هاي سيم پيچ شده اتصالات ذوب شده سيم پيچ خراب ميشود.
فرمول زير اثر حرارتي جريان اضافه از خود را نشان مي دهد كه
كه انرژي حرارتي بر حسب ژول شدت جريان بر حسب آمپر و مقاومت برحسب اهم و زمان بر حسب ثانيه مي باشد.
اين منحي به اين ترتيب بدست مي آيد كه .
1- مولد با سرعت ثابت با مقاومت سيم پيچ مغناطيسي ثابت و شدت جريان متغير كار ميكند.اين منحني نشان ميدهد كه متناسب با زياد شدن شدت جريان بار ولتاژ بين 2 سر مولد كم شده تا در نقطه P كه اثر اضافه شدن از بين مي رود ( بر سيم پيچ اصلي ) ولتاژ مولد آن قدر كم ميشود كه مولد از كار مي افتد.
به هر حال واضح است كه با چنين ولتاژ و شدت جريان تنظيم آسان ولتاژ و جريان نميتواند به تنهايي مقدور باشد.
حال اگر منحني ولتاژ و شدت جريان در مولد خط مستقيم بود ولتاژ به ازاي مقادير مختلف شدت جريان ثابت مي ماند و از تنها شدت جريان را مي بايد تنظيم كرد اما در مورد خودرو چون سرعت خودرو متغيراست ولتاژ حاصله نيز تغيير خواهد كرد.
بنابراين حتي اگر يك منحني مشخصه به صورت افقي حاصل مي شد تنظيم جداگانه ولتاژ و جريان الزامي بود.
در موقعي كه مولد با بالاترين سرعت مي چرخد منحني ولتاژ و شدت جريان همانند شكل كشيده شده مي باشد. تنظيم كننده ارتعاشي چه براي ولتاژ و چه براي شدت مدار جريان نوع متداول و امروزي است.
به اين دليل انواع ديگر تنظيم كننده ها از قبيل ديناميكي و حرارتي منسوخ شده است اصولاً ساختمان و طرز كار يك ساختمان تنظيم كننده ارتعاشي براي ولتاژ و شدت جريان يكسان است. اگر ولتاژ يا شدت جريان در مورد تنظيم كننده ارتعاشي پايين باشد نيروي فنر بر نيروي مغناطيس فزوني داشته و اتصال برقرار است با برقرار بودن اتصال جريان مستقيم از مولد به مدار سويچ مغناطيس مي رود چون مقاومت از مسير جريان خارج است جريان بيشتري به سيم پيچ مغناطيسي رسيده و در نتيجه flue ميدان بيشتر شده ولتاژ و شدت جريان بيشتر خواهد شد.
اگر ولتاژ و شدت جريان حاصله زيادتر از حد تنظيم شده باشد نيروي مغناطيسي بيشتر از نيروي فنر شده اتصال را قطع ميكند مقاومت در مسير جريان سيم پيچ مغناطيسي قرار گرفته و سبب كم شدن جريان آن نيز بر كم شدن ولتاژ يا شدت جريان حاصله به علت كم شدن flueميدان مغناطيسي ميشود.
اگر نيروي مغناطيسي كمتر از نيروي فنر باشد اتصال دوبار- برقراري شد و مقاومت از مسير جريان خارج ميشود.
سپس جريان سبم پيچ مغناطيس را بالا برده و f l ue زياد شده ولتاژ و جريان زياد ميشود (رابطه مستقيم ) در نتيجه اعمال تيغه اتصا ل با فركانس زياد مرتباً ارتعال كرده و از اين حيث تنظيم كننده را ارتعاشي گويند .
مهم : اولين تفاوت بين تنظيم كننده جريان و ولتاژ اين است كه طرز قرار گرفتن آن ها به چه صورت باشد .
در تنظيم كننده جريان سيم پيچ داراي قطر زياد و طول كم و تنظيم كننده ولتاژ سيم پيچ داراي طول زياد و قطر كم مي باشد.
در تنظيم كننده ولتاژ سيم پيچ موازي با مدار خارجي مولد موازي است و در مورد تنظيم كننده جريان سيم پيچ بطور سري با مولد قرار گرفته است پس نتيجه ميتوان گرفت كه Flue بر حسب تسلا متناسب با شدت جريان بوده و در مورد هر نوع تنظيم كننده نيروي حاصله از مولد به اين ترتيب كنترل ميشود كه كشش فنر را طوري تنظيم مي كنيم كه مدت زمان وصل بودن تيغه اتصال متناسب با شرايط كاري باشد.
نكته: بعضي از تنظيم كننده هاي ولتاژ و جريان داراري جبران كننده گرما هستند كه به اين ترتيب مولد ميتواند نيروي بيشتري در درجه حرارت پايين توليد كند. به محض اينكه درجه حرارت پايين رفت فعاليت شيمياي باطري كمتر ميشود. مقاومت داخل باطري زياد شده در نتيجه مولد بايد ولتاژ بيشتري توليد كند. تا باطري پر شود براي انجام اين اعمال دستگاه جبران كننده حرارتي اجازه مختصر افزايش در ولتاژ باطري متناسب با كم شدن حرارت را ميدهد . به طرز مشابهي نيز تنظيم كننده جريان اين كار را انجام ميدهد.
معمولاً جبران حرارتي به اين طريق صورت مي گيرد كه يك لولاي زوج فلزي روي اتصال بازوها (واحد تنظيم كننده ولتاژ) اين لولا سبب ميشود كه يك شيار هوا بين مرزهاي آهني و بازوهاي اتصال قرار گرفته. در مورد تنظيم كننده ولتاژ نيز يك مسير مغناطيسي ضميمه ميشود تا عمل جبران حرارت را انجام دهد.
اين مسير موازي مغناطيسي (شنت ) از آهن و نيكل تشكيل شده داراي نفوذ فلوي بالايي بوده و پايين رفتن درجه حرارت فلو را زياد مي كند يعني هر چه حرارت پايين بيايدفلوي جبران بيشتر شده با نسبت بيشتري از فلوي كلي از مسير فرعي رد ميشود ولتاژ بيشتري براي قطع كردن و اتصال لازم است.
آفتامات: يك سوئيچ الكترو مغناطيسي بوده كه سر راه دينام به باتري قرار دارد وظيفه اش تنظيم جريان و تنظيم ولتاژ و جلوگيري از جريان معكوس است ( از باطري به دينا م )
دلايل به كار بردن آفتامات عبارتند از: 1- جلوگيري از سوختن مدار شنت بالشتكها و آرميچر ( در دينام به دليل دور زياد آن ) 2- جلوگيري از عبور ولتاژ زياد از حد در دستگاههاي الكتريكي و اندازه گيري
- جلوگيري از پر شدن زياد از حد باطري
بررسي رفتار بوبينهاي آفتامات و بررسي حركت جريان در بوبينها:؛
حالت اول :
سرعت دينام كم بوده ولتاژ حاصله از مولد يا دينام كمتر از ولتاژ باطري است
1- اتصال شماره يك قطع بوده جريان ورودي به باطري را قطع مي كند.
2- اتصالات 2و 3 وصل هستند 3 – جهت جريان طبق پيكانها مي باشد 4- مقاومت در مدار سيم پيچ مغناطيسي كم بوده چون جريان مغناطيسي از اتصلالات 2و 3 عبور مي كند بيشتر جريان در اين قسمت است
- همينكه سرعت دوران مولد بالا رفت جريان سيم پيچ مغناطيسي زياد شده ولتاژ و نيروي الكترو مغناطيس بالا مي رود .
حالت دوم : سرعت ژنراتور كم بود. ولتاژ حاصله از ولتاژ باطري بيشتر اما از ولتاژ تنظيم شده كمتر است.
1- اتصلات 1و 2و 3 وصل هستند 2 – جريانها در جهت پيكانها ميباشد.
3- مسير كم مقاومت 2و 3 هست . جريان در مسير ميدان مغناطيسي بالا رفته ولتاژ متناسب با جريان زياد ميشود (دور مولد نيز زياد ميشود.)
حالت سوم :
سرعت مولد معمولي است، ولتاژ بالاتر از ولتاژ تنظيم شده و جريان كمتر از مقدار تنظيم شده است.
1-اتصال 1و 2 وصل بوده و جريان حاصله براي ايجاد نيروي مغناطيسي كافي نيست.
2-اتصال 3 باز است سيم پيچ تنظيم كننده ولتاژ به حدي است كه ميتواند بر نيروي فنر غلبه كند
3-جريان طبق پيكانها ميباشد جريان درسيم پيچ كم شده و جريان مجبور است از مقاومت R كه مقاومت بز رگتر است به اجبار عبور كند جريان كه كم شد ولتاژ نيز كم شده و شرايط مانند حالت دوم به وجود مي آيد .
حالت چهارم :
سرعت مولد معمولي بوده ولتاژ حاصله از ولتاژ تنظيم شده كمتر اما جريان بيشتر از مقدار تنظيم شده است.
- اتصال 1 و 2 وصل بوده سيم پيچ تنظيم كننده ولتاژ براي ايجاد نيروي لازم كافي نيست
- اتصال 2 باز بوده جريان سيم پيچ در تنظيم كننده جريان براي غلبه بر نيروي فنر كافي است
- مسير جريان ها طبق پيكانها است
- شدت جريان ميدان مغناطيسي كم شده زيرا جريان ميدان بايد مقاومت R را كه بزرگ است طي كند فلوي ميدان به علت پايين بودن جريان كم شده و جريان حاصله از مولد تا هنگاميكه فلوي ميدان تنظيم كننده جريان را به اندازه پايين بياورد كه نيروي فنر سبب وصل شدن اتصال 2 شود كم مي شود .
- هنگاميكه، بار الكتريكي برداشته شد شدت جريان حاصله كم خواهد شد و به اين ترتيب سبب بالا رفتن افت ولتاژ در مقاومت سيم پيچ اصلي كه كم است خواهد شد عمل پايين رفتن ولتاژ حاصله از مولد در اثر بالا رفتن شدت جريان مانع از كار تنظيم كننده جريان و ولتاژ در آن واحد مي باشد پس با بررسي كلي در سيم پيچ آفتامات به اين نتيجه رسيديم كه اين واحد به عنوان يك واحد خود تنظيم كننده جريان خروجي از مولد مي باشد.
يك فرق كوچك بين مولد و دينام وجود دارد او را در دينام عمل يك سو سازي قبل از خروج جريان به سمت آفتامات است در ژنراتور (الترناتور يا مولد ) جريان بعد از خروج از مولد توسط يك مدار پل يك سو سازي مي شود.
دستگاه ايجاد جرقه:
در خودروهاي امروزي دستگاهي به اين نام وجود دارد كه وظيفه اش ايجاد جرقه در مرحله لازم داخل سيلندر براي توليد نيرو (سوختن بنزين) مي باشد . يك دستگاه توليد جريقه بايد بتواند جرقه اي ايجاد كند كه مخلوط قابل احتراق موجود در اتاقك را سوزانده و در ضمن وقت آن زماني باشد كه بيشترين راندمان را حاصل كند.
دستگاه احتراق اجزاء:
شامل دو مدار است كه عبارتند از : مدار اوليه و مدار ثانويه مدار اوليه با ولتاژ كم و مدار ثانويه باولتاژ زياد كار مي كند . مدار اوليه شامل باطري ، آمپرمتر ، كليد احتراق سيم پيچ اوليه كوئل، كليد قطع كننده يا پلاتين خازن است.
مدار ثانويه شامل سيم پيچ ثانويه كوئل، كليد دوراني يا چكش برق، در ب و دلكو و سيم هاي هادي شمعها (واير) در خودرو منبع انرژي الكتريكي باطري است، مولد باطري را شارژ مبكند. و نيروي كافي براي ما توليد مي كند حال بعضي از قسمتهاي اين دستگاه را بررسي مي كنيم.
كوئل :
كوئل بمانند يك ترانسفر ماتور افزاينده عمل ميكند كه برق باتري را از 12V ، 25 تاV3000 جهت ايجاد جرقه آبي (گرم ) در فاصله هوايي بين دو الكترود شمع ايجاد مي نمايد . مدار اوليه كوئل 200 دور سيم ، با قطر زياد و مدار ثانويه 20000 دور سيم با قطر كم اين سيم ها از قطر الكتريكي عايق بوده (نسبت به هم ) و به وسيله لاك پوشش داده شده اند هر دو اين سيم پيچ بر روي يك هسته آهني (اتوترانس ) پيچيده شده اند و در هنگام عبور جريان از سيم پيچهاي آن در كوئل يك ميدان مغناطيسي حاصل شده كه باعث القاء يك ولتاژ زياد در ثانويه مي گردد. هنگاميكه جريان در مدار اوليه كوئل عبور كره سبب ايجاد يك ميدان مغناطيسي پيرامون سيم پيچ اوليه مي گردد.
اين ولتاژ به حدي است كه ميتواند يك ولتاژ بزرگي در سيم پيچ ثانويه توليد كند.
بنابراين تغيير جريان در مدار اوليه يك جريان در مدار ثانويه كوئل ميشود طبق اصل القاء)
ولتاژ و جريان حاصله از مدار ثانويه خيلي بيشتر از ولتاژ مدار اوليه است و هنگاميكه از فاصله هوايي بين دو الكترود شمع عبور كند با گرماي خود سبب احتراق سوخت شده موتور كار مي كند.
قانون فارادي براي كوئل قابل بسط است كه به اين صورت نوشته مي شود :
كه در اين رابطه : فلوي مربوط ، N دور سيم است .
ولتاژ در سيم پيچ اوليه محدود به ولتاژ باطري نيست زيرا تابعي از تغييرات در جريان است كه اين جريان ممكن است به طور ناگهاني ولتاژ تا حدود 250V تغبير كند. در مدار ثانويه به تناسب آن ولتاژ 25000 ولتي توليد مي كند رابطه ولتاژ و جريان در يك سيم پيچ القايي به شرح زير است.
m : ضريب القاء دو جانبه در سيم پيچ است و ضريب القاء دو طرفه در هر دو سيم پيچ اثر ميكند يعني تغيير ميدان مغناطيسي سبب بالا رفتن ولتاژ ثانويه و همين تغيير سبب تغيير در جريان ميشود .
دلكو:
به عنوان تقسيم كننده برق بين شمها عمل مي كند به اين صورت كه نيروي چرخش ميله دلكو از ميله با دامك گرفته شده و با دامك كه روي ميله دلكو قرار دارد و تعداد زائده هاي آن به تعداد سيلندرهاي خودرو مي باشد با اين عمل سبب باز و بسته شدن دهانه پلاتين شده و برق درزمان معين بين شمعها تقسيم ميشود.
دلكو داراي قسمتي از مدار اوليه و قسمتي از مدار ثانويه است ، از نظر محل قرار گيري قسمت مربوط به مدار اوليه در نيمه پايين آن واقع بوده و قسمت ثانويه در بالاي دلكو است.
مدار اوليه شامل كليد قطع و وصل كننده (پلاتين) و يك خازن است.
پلاتين شامل يك قسمت قطع و وصل كننده (دهانه ) و يك بادامك مخصوص ميله دلكو است.
ميل پلاتين (قطع و وصل كردن مدار اوليه احتراق است) در مدتي كه مدار .وصل است جريان در مدار اوليه كوئل برقرار بوده و تدرجاً در سيم پيچ اوليه ذخيره ميشود سپس هنگامي كه مدار قطع شد (دهانه پلاتين باز شد ) يك متغير ناگهاني در شدت جريان روي داده و ولتاژ زيادي در سيم پيچ ثانويه طبق رابطه es ايجاد ميكند. انتهاي پايين پلاتين به يك نقطه ثابت متكي است، همين كه بادامك چرخيد يك زائده با دنبالهاي كه مربوط به اهرام قطع و وصل كننده جريان مي باشد و انتهاي بالايي پلاتين را از انتهاي پايين آن دور مي كند مدار اوليه قطع ميشود سپس با چرخيدن بيشتر بادامك قري كه مربوط به اهرام قطع و و صل كننده است سبب اتصال دو انتهاي (فك هاي پلاتين ) به يكديگر شده ، مجدداً جريان برقرار مي شود .
زمانيكه دو انتهاي پلاتين به هم وصل هستند ، ولتاژ كه به ثانويه القاء ميشود خيلي مهم است ، مدتي كه اين دو انتها به هم وصل هستند مدتي است كه بادامك بين دو زائده در حال گشتن است اين زمان بر حسب ثانيه حساب ميشود چنين بادامك با سرعت ميله دلكو ميگردد دلكو به ميل لنگ به طريق ميله بادامك وصل بوده و نسبت سرعت محور دلكوو و ميله بادامك 1 به 1 است بنابراين در يك موتور چهار زمانه بادامك دلكو با سرعت نصف سرعت ميل لنگ مي چرخد:
|
فرمول زير نشان مي دهد زمانيكه لازم است تا بادامك دلكو بين دو زائده بچرخد چنين ميشود:
:t زمان بر حسب ثانيه
CA زاويه مورد استفاده بين دو زائده بادامك دلكو بر حسب درجه
مقدار زاويه مورد استفاده بين دو زائده با دامك همان تنظيم دهانه پلاتين است مدار ثانويه دلكو شامل يك چكش بر ق و يك سر پوش و يك قطعه دوار است قسمت دوار به بادامك محكم شده،سرعت ميله دلكو مي چرخد اين قطعه شامل پايه پلاستيكي جاروبك و الكترود فلزي است دو قسمت فلزي ذكر شده به هم مربوط هستند جاروبك فلزي با الكترود مركزي درب دلكو دارد و الكترود فلزي ضمن دوران با محلهاي عبور شمعها جريان را برقرار ميكند .
درب دكلو :
شامل يك پوسته پلاستيكي است كه سوراخ هاي وايرها (سيم ها) در آن تعبيه شده است درب دكلر يه محفظه دكلو محكم ميشود و بوسيله انبرك هاي فلزي سر جايش محكم ميشود سيم هاي شمع ها نيز مانند اكترود مركزي به داخل درب دلكو ختم ميشود به تعداد شمع ها سيم و الكترود دراطراف درب دلكو وجود دارد سيم مركزي درب دلكو به خروجي كوئل (مدار ثانويه آن ) وصل است. سيم ها يا وايرها به فواصل مساوي در روي درب دلكو قرار گرفته اند و ارتباط الكترود ها (ذغال درب دلكو ) در جهت گردش محور دلكو و به ترتيب احتراق موتور است . (2-4-3-1) عمل مدار ثانويه دكلو اثر دادن ولتاژ زياد مدار ثانويه به سر شمع هاست . هنگامي كه 2 فك پلاتين باز ميشود و ولتاژ زياد القاء شده به مدار ثانويه بر اثر وصل بودن جريان شمعها به آن ها ميرسد اين مدار عبارتست از بدنه سيم مركزي كوئل (مدار ثانويه ) الكترود مركزي درب دلكو و واير ميباشد . در لحظه اي كه 2 انتهاي پلاتين باز ميشود چكش برق در وضعيتي قرار ميگيرد كه آماده رساندن جريان به شمع مربوطه است. اتصال الكتريكي چكش برق و ذغال درب دلكو به دليل داشتن فاصله هوائي (كم ) از نوع رخنه ميباشد . به همين دليل عمر ذغال درب دلكو زيادميباشد ( به دليل فاصله كم ) خرابي ممكن اين است كه بر اثر گرم شدن زياد هدايت كننده (زغال ) ترك برداشته خراب شود كه بايد درب دلكو عوض شود.
خازن :
موازي بين 2 سر پلاتين ميشود ساختمان آن شامل تيغه هاي مثبت تيغه هاي منفي و ورقه عايق ميباشد وظيفه خازن به شرح زيراست
- جذب قوس الكتريكي يا جرقه (Arc) بين دو سر پلاتين و جلوگيري از خوردگي و گود افتادگي آن.
- با تخليه شدن خازن در مدار اوليه سيستم جرقه به انرژي الكتريكي باطري كمك ميكند .
- با تخليه شدن در مدار اوليه كوئل كه اهميت آن عكس جهت ورود از باطري مي باشد با از بين بردن بقاياي خطوط مغناطيسي (پسماند) در اطراف سيم پيچ اوليه كوئل سبب نوسان دادن به مدار اوليه سيستم جرقه مي گردد.
موقعي كه پلاتين باز ميشود اختلاف پتانسيل در مدار اوليه سيستم به 250 V هم ميرسد سبب توليد قوس الكتريكي بين 2 سر پلاتين ميشود اين گرما به حدي است كه ميتواند 2 فك را ذوب كند. در نتيجه فاصله پلاتين به هم ميخورد.
خازن به صورت موازي بين اين 2 سر بسته ميشود تا اين 2 فك را به هم مربوط بنمايد و مخزني براي ذخيره انررژي الكتريكي باشد.
شدت عبور جريان از يك خازن طبق رابطه زير حساب ميشود كه
در اين رابطهC مقدرا ثابت ظرفيت خازن است 2 انتهاي پلاتين را از جنس تنگستن مي سازند تا در مقابل جرقه مقاوم باشد .
شمع ها:
عبارت است از يك وسيله ايجاد جرقه الكريكي كه با عبور جريان از فاصله هوايي بين 2 الكترود مثبت و منفي جرقه آبي رنگ ايجاد كرده است (گرم ) و اين جرقه ميتواند مخلوط سوخت و هوا را در اتاقك احتراق در زمان معين محترق كند ساختمان شمع شامل يك الكترود مركزي بنام آند و يك الكترود كناري به نام كاتد ميباشد كه اين دو بوسيله چيني به همراه آنتي موئن از يكديگر ايزوله شده اند كار عايق (چيني ) جلوگيري از ارتباط بين 2 قطب شمع با يكديگر است.
اكثر كارخانه هاي سازنده شمع توصيه مي كنند هر 15000 كيلومتر يكبار شمع را بازديد كرده تميز نموده و در صورت سالم بودن مجدداً نصب گردد در صورتي كه موتور قديمي بوده و شرايط كاركرد سخت تر باشد اين كار بايد زودتر انجام شود براي باز كردن شمع وايرشمع را باز نمود و هر يك را علامت گذاري مي كنيد تا هر يك در جاي خود نصب شود هرگز واير را با بريدن روي آن علامت گذاري نكنيد اگر شمع صحيح بسته شده باشد باز كردن آن مشكل نيست و فشار زيادي نمي خواهد بايد فقط از آچار مخصوص شمع استفاده كرد چون در غير اينصورت شمع صدمه مي بيند .
بازديد شمع
1- بازديد ترمينال ورودي:
دقت شود كه ترمينال به شكل صحيح بسته شده باشد.
- چيني شمع : براي آنكه شمع خوب كار كند نبايد شكسته ، كثيف چرب يا مرطوب باشد چيني آسيب ديده باعث برق دزدي و كم شدن كشش موتور خواهد شد.
- قسمت شش گوش شمع :بدنه شمع داراي 6 ضلعي مي باشد تا آچار شمع در آن قرار گيرد اگر در هنگام استفاده از آچار شمع دقت نشود شش گوشه آن خورده شده بازكردن آن مشكل ميشود .
- واشر شمع : يك واشر فلزي كه وظيفه آببندي نشمندگاه شمع را بر عهده دارد حتماً بايد در جاي خود قرار بگيرد.
- الكترود مياني : الكترود مياني توسط چيني عايق شده و غالباً جنس آن از كربن فشرده ميباشد نبايد خورده شده باشد.
6- الكترود جانبي :الكترود جانبي كه جهت پرش الكترون از الكترود مركزي به سمت الكترود جانبي ميباشد بايد سالم بودن و شكسته و خورده نباشد.
شمعي كه روغن زده باشد را ميتوان با بنزين يا نفت شست و با فرچه سيمي تميز كرد و با دستمالي خشك كرد قبل از فيلر گيري الكترود منفي (جانبي ) را كمي بيرون مي كشيم توسط يك سوهان ريز ناصافي سطوح 2 الكترود را بر طرف ميكنيم تيغه فيلر را بين 2 الكترود مركزي و جانبي گذاشته به اصطلاح شمع ها را فيلر مي كنيم.
انواع شمع:
شمع 2 نوع مي باشد شمع گرم پايه بلند و شمع سرد پايه كوتا ه
از شمع گرم براي مناطق سردسير استفاده ميشود و از شمع سرد براي مناطق گرمسير اعداد و علائمي بر روي بدنه شمع وجود دارد كه اعداد بين 14 و 18 است.
اين اعداد ارزش حرارتي شمع را مشخص مي كند نشان دهنده 14 براي شمع سرد و 18 براي شمع گرم استفاده ميشود . اندازه 2 الكترود در شمع بوسيله كارخانه سازنده شمع و نوع استفاده آن متغير است در اتومبيل پيكان اين فاصله طبق استانداردBs 016/0 اينچ ولتاژ لازم براي ايجاد جرقه آبي با eB eB= kpd
كه بستگي به فاصله الكترودهاي شمع و P دانسيته موجود دربين الكترود ها دارد طبق قانون پاشن عمل ميكند در رابطه فوق K مقدار ثابتي است كه بستگي نوع گاز دارد ولتاژ لازم براي ايجاد جرقه به طور غير مستقيم بستگي به عوامل زيادي مثل نسبت تراكم (compress factor) درجه حرارت و نسبت سوخت و هوا باشد نسبت تراكم خيلي مهم است در اكثر خودروهاي جديد تمايل سازنده به بالا بردن نسبت تراكم مي باشد دستگاه احتراق بايد همگام با اين خواسته ولتاژ ثانويه را بالا ببرد. اگر سوخت هوا به صورت كامل در اتاق احتراق مخلوط شود وجود هر گونه جرقه سبب firing (شعله ور شدن ) در اتاقك احتراق احتمال دارد گازهاي ضعيفي در نزديكي شمع موجود باشد در اين صورت جرقه بايد شديدتر از جرقه در حالت معمولي باشد به همين دليل فاصله الكترودهاي شمع نمي تواند خيلي كم باشد چون در اين حالت مممكن است مقدار كمي مخلوط قابل احتراق در معرض جرقه واقع شود.
الكترودهاي شمع از فلز سنگين رو بديم افزوده شده اند و فاصله آنها براي هر خودروئي فرق مي كند الكترود مركزي از الكترود جانبي بوسيله يك پايه مغزي چيني عايق شده پايه فلزي به درون سر سيلندر پيچ ميشود شمع گرم و سرد را نيز طول همين پايه مشخص مي كند ) شمع بايد كاملا آب بندي شده تا از فرار گازهاي قابل احتراق جلوگيري كننده ضمنا بايد بتواند حرارت 0c1800 را در مرحله انفجار تحمل كند.
درجه حرارتي كه شمع تحمل مي كند خيلي مهم است و بستگي به منطقه ئي از شمع در تماس با اتاق احتراق است و همچنين بستگي به طول منطقه اي دارد كه ميتواند حرارت را از الكترود مركزي بگيرد.
شمع گرم يك معبر بلند تر (way) به تبادل حرارت داشته و به طوري مي توان گفت كه منطقه از عايق آن كه از تماس با گازهاي اتاق احتراق است زياد است حال ميبينيم كه شمعي كه خيلي گرم شده مي تواند سبب ايجاد احتراق قبل از موعد مقرر (زود رس) شود. در حالي كه شمع خيلي سرد ممكن است سبب تشكيل رسوبات چسبنده اي در روي شمع و بالاي اتاقك احتراق (TDC) شود.
ايراداتي كه در شمع ميتواند بوجود آيد عبارتند از:
- شل شدن و لقي الكترود جانبي
- روغن زدگي سر شمع
- ذوب شدن الكترود مركزي
- خال زدگي الكترود جانبي
- شكستگي چيني عايق سبب فرار كردن انرژي الكتريكي شده ولتاژ شمع كم ميشود (تعويض شود)
كه به جز عيب خال زدگي و روغن زدگي بايد عوض شود.
مگنت ( دستگاه احتراق مغناطيسي ):
اين دستگاه شامل 4 واحد اصلي مي باشد 1- منبع انرژي الكتريكي اين منبع يك ميدان مغناطيسي دائمي را در نزديكي يك سيم پيچ مي چرخاند.
2- يك دستگاه مبدل كه ولتاژ حاصله را بالا ببرد .
3- يك دستگاه قطع و وصل كننده كه ضريب دي الكتريك بالايي داشته باشد و ضربات الكتريكي را به طور صحيح تنظيم كند.
4- يك دستگاه تسهيل كننده دكلو) كه ولتاژ را در زمان هاي معين به شمع برساند و نيز اين دستگاه شمع را نيز شامل ميشود.
مزيت مهم دستگاه احتراق مغناطيسي مورد اطمينان بودن اين دستگاه مي باشد و عيب اين دستگاه اين است كه با بالا رفتن سرعت موتور و پايين آمدن شدت جريان در باطري و كم شدن جريان اوليه نمي تواند خوب كار كند در هنگام استارت موتور آنقدر آهسته مي گردد كه جرقه با شدت لازم حاصل نمي شود بنابراين بايد يك منبع الكتريكي ضميمه براي بالا بردن ولتاژ وجود داشته باشد.
مغناطيس هاي جلو برنده با ذخيره انرژي الكتريكي از يك باطري تامين ميشود ممكن است براي ايجاد جرقه در موقع استارت موتور مورد استفاده قرار گيرد .
تاخير يا تقدم زمان احتراق :
دستگاه احتراق بايد قادر باشد كه جرقه را در زمان معين بزند تا راندمان بالا رفته موتور خوب كار كند 3 منحني زير در هر منحني جرقه در نقطه اي كه با ضربدر نشان داده شده زده ميشود.
در منحني الف احتراق در موقعي كه پيستون در نقطه مرگ بالا بود ه رخ ميدهد و حداكثر فشار به اندازه حداكثر فشار منحني (ج) نيست چون در لحظه اي كه حداكثر فشار حاصل ميشود سيلندر (الف) حجم بيشتري داراست در نتيجه سطح محصور در منحني الف كوچكتر از سطح منحني ج است ميتوانيم منحني الف را به عنوان منحني كه در آن جرقه به اندازه كافي تقدم نداشته است در نظر بگيريم.
تبصره :
در سيستم جرقه به تقدم زمان يا خود جرقه زدن آوانس گفته مي شود و به تاخير زماني يا دير جرقه زدن ريتارد گفته ميشود.
در منحني (ب) حالتي است كه جرقه به اندازه زيادي آوانس داشته به طوري كه مقدار مشابهي از نيروي حاصله تلف ميشود.
در حالت آخر به طوري كه حداكثر فشار قبل از رسيدن پيستون به نقطه مرگ بالا حاصل ميشود به طوري كه در قسمت بالا ي منحني يك دامنه منفي داريم.
در منحني (ج) به نظر مي رسد كه منحني متعادلي بوده دراين مورد جرقه حدود 30 قبل از رسيدن پيستون به نقطه مرگ بالا داده ميشود و حداكثر فشار در حدود 10 بعد از گذشتن پيستون از نقطه مرگ بالا حصول ميشود.
فشارهاي تقريباً مساوي از شروع احتراق تا نقطه مرگ بالا و پس از آن نشان ميدهد كه تقريباً نصف مخلوط قابل احتراق قبل از رسيدن پيستون به نقطه مرگ بالا سوخته و نصف ديگر پس از گذشتن بيستون از اين نقطه مي سوزد.
منحني (ج) نزديك ترين حالت به سيكل استاندارد است كه در آن اضافه شدن حرارت در فشار ثابت صورت ميگيرد ونيز مي بينيد كه بيشترين مقدار توان را نيز داراست.
ريتارد :
متاسفانه منحني ميانه شكل (ب ) متناسب هميشه از يك جرقه زده شده هنگامي كه پيستون فاصله ثابتي از نقطه مرگ بالا دارد حاصل نميشود. دليل آن اين است كه هميشه تاخيرات زماني مختلفي توام با احتراق مي باشد اين تاخيرات عبارتند از
- تاخير در قطع شدن 2 سر پلاتين
- تاخير بين لحظه شروع جرقه تا تشكيل قسمت جلو رونده شعله
- زمان لازم براي شروع تا خاتمه سوختن سوخت
اين 3 تاخير فوق 2 مورد اول ثابت هستند ( از نظر كمي ) و مجموعاً حدود 011/0 طول مي كشد تا در حدود 240 گردش ميل لنگ در نزديكي نقطه TDC موقعي كه سرعت آن 3600 مي باشد انجام ميشود
با اين دوره تاخير از نوع ثابت اگر بخواهيم شروع اضافه شدن حرارت هميشه در يك نقطه از سيكل باشد بايد جرقه با بالا رفتن سرعت موتور تقدم يابد (آوانس شود) زيرا مثلا سرعت موتور 4000 و 011/0 ثانيه زمان لازم است اما تاخير سوم بالا تحت اثر 4 عامل واقع است
- نسبت سوخت وهوا
- به هم خوردگي مخلوط
- دانسيته مخلوط
- مقدار مواد خرو جي باقيمانده از سيكل قبلي
ميدانيد مخلوطهايي خيلي غني وضعيف بصورت خوبي نمي سوزند به هم خوردگي مخلوط تابعي از سرعت موتور است مخلوط هاي با دانسيته بيشتر سريعتر مي سوزند و بقاياي مواد سيكل قبل سرعت پيشرفته شعله را در داخل سيلندر كم مي كند.
در سرعت پايين به هم خوردگي مخلوط كم بوده يعني دانسيته آن كم و رقيق شدن سوخت به دليل وجود مواد سوخته از سيكل قبلي زياد است معمولا در اين حالت مخلوطي به كار ميرود كه سرعت شعله اي آن كمتر از سرعت حداكثر توليد است.
در خوردوهاي امروزي عمل ايجاد آوانس و ريتارد توسط 2 دستگاه كه در دلكلوي خودرو ميباشد ايجاد ميشود 1- توسط دستگاه خلايي 2 -توسط دستگاه گريز از مركز
كار دستگاه گريز از مركز به شرح زير است.
نيروي گريز از مركز حاصله از دوران محور دكلو سبب باز شدن فنرهاي (وزنه تعادلي) پايين دلكو ميشود و بادامك روي محور دلكو كه متصل به وزنه ها باشد و زاويه آن در حد خلاصي كمي روي محور در مقابل دنباله پلاتين باشد مي چرخد سپس نزديكتر شدن 2 فك پلاتين به يكديگر را سبب شده زمان كاهش پيدا كرده آواانس ايجاد ميشود.
كار دستگاه خلائي براي ايجاد آوانس:
با افزايش قدرت موتور خلاء چند راهه مانيفلد زياد ميشود لذا پرده و ديافراگم متصل به طرف چند راهه مكش كشيده ميشود با كشيده شدن ديافراگم به سمت مانيفلد ميله و فنر متصل به صفحه پلاتين نيز كشيده مي شود با اين عمل صفحه پلاتين چرخيده (به اندازه 2 درجه )
و دنباله پلاتين به فك ثابت نزديك شده زماني كاهش يافته جرقه زودتر زده ميشود.
سيم كشي اتومبيل :
جريان برق لازم براي سيستم الكتريكي خودرو هنگامي كه موتور كار نمي كند توسط باطري و هنگامي كه موتور كار ميكند توسط دينام تامين ميشود.
تمام جريانها تحت ولتاژ باطري معمولا V12 و يا ولتاژ دينام كه V 5/15 است برقرارمي شود البته به استثناء جريان شمع كه توسط كوئل تا V 2500 تقويت ميشود يكي از وظايف اصلي سيستم الكتريكي ايجاد جرقه در سر شمع ها و فراهم كردن زمينه لازم جهت احتراق مخلوط در سيلندر ها ميباشد .
وظيفه ديگر آن روشن كردن موتور توسط استارت در حالت سكون خودرواست سيستم الكتريكي هر خودرو به چند مدار با وظايف و كنترل هاي مختلف تقسيم ميشود عبارتند از : سيستم جرقه – مدار استارت – مدار شارژ باطري مدار روشنايي و مدارهاي كمكي كه بعضي اوقات توسط سوئيچ خودرو كنترل شده توسط فيوز مضاعف ميشود. فيوز در صورتي كه مناسب باشد و صحيحبه كار رود (اگرچند بار پشت سرهم سوخت ) نشانه وجود عيب بزرگي در جايي به جز فيوز است مانند اتصال كوتاه يا اضافه بودن بار الكتريكي .
قطعات الكتريكي در نقش مصرف كننده هاي برق از طريق كليدهاي به قطب مثبت وصل شده اند قطب ديگر باطري به بدنه وصل شده بنابراين براي هر منطقه توسط بدنه خوردرو (سيم برگشت ) عمل كرده به قطب ديگر متصل ميشود. بدين ترتيب اين روش اتصال حدود 30 متر سيم در هر خودروئي صرفه جويي مي كند در ضمن احتمال قطع شدن مدار را نيز كم مي كند . عيب يابي و نصب تجهيزات كمكي را آسان مينمايد . (در اتومبيل زانتياي SX 950 متر سيم (در پژو GLX 840 متر سيم و در پرايد 330 متر سيم و در پيكان 93 متر سيم بكار رفته است ) در اتومبيل كاديلاك كاپرس 1650 متر بكار رفته است. براي عبور جريان مورد نياز بدون اينكه موجب داغ شدن سيم ها بشود از سيم ها ي با ضخامت مختلف استفاده ميشود مثال : سيم اتصال باطري و استارت بسيار ضخيم ميباشد زيرا A 400 از خود عبور مي دهد .
معمولا رنگ سميم ها را با حروف نشان ميد هند و يك جدول راهنما براي تشخيص آنها در كنار نقشه وجود دارد.
رنگ هاي متفاوت براي شناسايي سيم ها:
براي راه اندازي قطعات مختلف از سيم استفاده ميشود و مقدار كل آن با توجه به نوع اتومبيل و تكنولوژي آن متغييراست تمام سيم ها به استثناء كابل اتصال بدنه و كابلهاي باطري و سيم هاي فشار قوي دستگاه ا حتراق در نقشه ها با رنگ هاي مختلف نشان داده ميشود اين كار شناسايي و رديابي آنها را آسان ميكند براي روشن نگه داشتن و چرخيدن موتور خوردرو تعداد كمي از اجزاء سيستم الكتريكي لازم است بقيه براي بكار انداختن چراغها برف پاكنها وسائل تجهيزات مي باشد اتومبيلهاي قديمي با يك دكمه روشن ميشدند ولي اتومبيل ها امروزي از سيم پيچ استارت استفاده شده كه نسبتاً داراي سيم كشي پيچيده اي است.
سيمي كه جريان برق را به موتور برف پاكن مير ساند معمولا سبز است سيم حامل برق اكثراً در خودروهاي BS آبي رنگ بوده و سه اتصال بدنه زرد و مشكي است.
ادوات داشتبورت :
چراغها و علائم كنترل بر روي داشتبورت اتومبيل به منظور كمك به راننده و جلوگيري از خسارات نصب شده اند سرعت سنج (كيلومتر شمار ) دور سنج ، آمپر سنج نشان دهنده ولتاژ باطري ) و نشان دهنده سوخت غالباً از ادوات غالب داشتبورت ميباشد معمولا علائم و نشان دهنده هاي روي داشتبورد مستقيماً جلوي ديد راننده نصب ميشوند تا اطلاعات راحت تر به راننده برسد. دقت كيلومتر شمار طبق استاندارد BS 10 % مي باشد.
سرعت سنج :
يك صفحه مدور مدرج است (گرد ) كه سرعت را در هر لحظه مشخص مي كند برخي نيز به صورت نوار با رنگ ها ي مختلف مشخص ميگردد به راننده اعلام ميكند كه در چه محدوده اي از سرعت قرار دارد. توجه سرعت سنج هاي ديجيتال فاقد عقربه هستند.
كيلومتر شمار :
عموما سرعت سنج داراي يك شارش گر كيلومتر شمار است كه مسافت پيموده شده را نشان ميدهد و با سيم كيلومتر مرتبط بود و عددي را در پنجره اي بر روي صفحه سرعت سنج نشان ميدهد عمدتا داراي دو كيلومتر شمار ميباشد يك مسافت طي شده كلي و ديگري مسافت طي شده براي مدت زمان كوتاه دومي را مي توان صفر كرد كه غالبا بر اي تعويض روغن و مسافت بين 2 نقط بكار ميرود.
دور سنج :
در بسياري از خودروها نصب ميشود كه به صورت مكانيكي يا الكترونيكي كار مي كند و دور ميل لنگ را نشان ميدهد كه آنرا با r.p.m ميسنجد ضريب آن غالباً 1000 بوده و عدد نشان داده شده در عدد 1000 ضرب ميشود . در خودروهائي تا 2000 دور تند موتور 6000 دور در دقيقه ميباشد اگر دور ميل لنگ به هر علتي از 6000 دور بيشتر شد به موتور صدمه وارد شده (ياتاقانها صدمهء بيشتري مي بيند).
توضيح :
در خودروهاي داراي ECU حسگري در محفظه احتراق قرار دارد كه حركت بالا و پايين را شمارش كرده و ا گر تعداد آن از مقدار پيش بيني شده زيادتر شود توسط ECU فرمان قطع به سيستم جرقه ميشود. (حسگر ضربه ).
آمپر سنج :
برخي از اتومبيل ها براي نشان دادن ميزان شارژ باطري علاوه بر چراغ اخطار يك gage آمپر متر نيز دارند. چنانچه كار سيستم خوب باشد و يا باطري در حد لازم شارژ شود جريان مصرف شده در موقع روشن كردن موتور توسط دينام جايگزين شده مجدداً در باطري ذخيره مي گردد.
آمپرسنج مقدار جريان خروجي باطري را برحسب آمپر نشان ميدهد غالباً داراي صفر در وسط و عدد 200+ و 200- ميباشد.
نشان دهنده سطح شارژ باطري :
در حالي كه آمپرسنج ميزان جريان را نشان ميدهد اين نشان دهنده وضعيت شارژ را در باطري نشان ميدهد . به اين صورت مي باشد كه داراي عدد صفر در مركز 12+ و12 –ميباشد . ولتاژ در خروجي در باطري چنانچه از حد معين بيشتر شود عقربه به سمت مثبت و اگر از حد مجاز كمتر شود عقربه به سمت منفي هدايت ميشود.
درجه فشار روغن :
يك لوله خرطومي فلزي به صورت قوس دار در داخل gage قرار گرفته و به سيستم روغن كاري موتوري متصل است با زياد شدن فشار روغن لوله گرايش به باز شدن قوسي پيدا مي كند و با اين كار عقربه اي كه در انتهاي آن نصب شده حركت كرده فشار روغن را نشان مي دهد.
درجه حرارت آب :
با تغيير درجه حرارت داخل رادياتور سنسور يا عنصر حساسي كه در داخل آب رادياتور قرار دارد جريان برق عبوري از سيم پيچ را تغيير داده مارپيچ و بي متال را ودار به واكنش ميكند. در نتيجه باعث حركت عقربه گشته يك واحد تسبيت كننده برق عمل نگه داري عقربه را در محل خود نگهداري مي كند.
درجه سوخت :
شناوري كه در داخل مخزن قرار دارد (فلوتر ) متناسب با بالا رفتن سطح سوخت حركنت ميكند با حركت خود يك ميله را كه در تماس با سيم پيچ مقاومت متغيير است حركت ميكند و در هر لحظه ميزان جريان عبوري را مشخص مينمايد.
مقدار اين جريان تبديل به درجه بندي بر روي صفحه مدرج شده توسط عقربةميزان سوخت را در داخل مخزن نشان ميدهد
سرعت سنج :
يك كابل انعطاف پذير است كه در داخل يك لوله فلزي قرار دارد خروجي جعبه دنده بوسيله اين سيم فلزي به سرعت سنج وصل ميشود كه آهن ربا توسط كابل مزبور در داخل يك طبلك فلزي به چرخش در ميآيد سرعت اين گردش به سرعت جاده تبديل شده و با عقربه نشان داده ميشود با چرخش آهنربا توسط كابل نيروي آهن را سعي مي كند كه طبلك را بچرخاند اين عمل يا مقاومت فنر تار موئي مواجه شد هر چقدر سرعت چرخش بيشتر باشد عقربه بيشتر جلو ميرود و عدد بزرگتري را نشان مي دهد .
براي مثال داشتبورت پيكان را در نظر مي گيريم.
داشتبورد پيكان :
1- لامپ اخطار آب : نور آن قرمز بوده چنانچه درجه آب داخل موتور يعني 102 الي1050C اين لامپ روشن مي شود لازم است خودرو را متوقف كرد ولي نبايد موتور را خاموش كرد با ريختن آب روي رادياتور به خنك شدن آب آن كمك كرده به هيچ وجه درب آن را باز نمي كنيم.
2- لامپ اخطار فشار روغن :
نور آن قرمز بوده در صورت روشن شدن موتور را بلافاصله خاموش و به رفع عيب آن اقدام ميكنيم.
3-لامپ اخطار نور پايين و چراغهاي كوچك:
نور آن سبز رنگ بوده با روشن شدن چراغهاي نور پايين روشن ميشود
4-لامپ اخطار لنت و روغن ترمز:
هنگاميكه ضخامت لنت ترمز در چرخهاي جلو و يا مقدار روغن در منبع روغن از حد نرمال كمتر شود اين چراغ روشن شده بايد لنت تعويض شود.
- لامپ اخطار نور بالا :
نور آن آبي رنگ بوده با روشن شدن چراغهاي نور بالا روشن مي شود .
- لامپ اخطار شارژ دينام :
بلافاصله با بكار افتادن استارت روشن ميشود و پس از رسيدن موتور به دور نامي (يعني 1100r.p.m) خاموش مي گردد و چنانچه لامپ با وجود كافي بودن دور موتور و يا در زمان خاموش كردن آن ناگهان روشن شود نشان دهنده عيب در سيستم شارژ است. يا تسمه دينام پاره شده و يا آفتامات خراب است. خطر پاره شدن باطري (از كار افتادگي فن كمكي ) و گرم شدن بيش از اندازه آب موتور را نيز متذكر ميشود.
- لامپ اخطار كاهش سطح بنزين در باك:
اين چرا غ نورش زرد رنگ بوده در خودرو پيكان چنانچه حجم بنزين از هشت ليتر كمتر شود روشن مي شود.
- لامپ اخطار كاركرد راهنما:
نور آن سبز رنگ بوده هنگام استفاد ه راهنما روشن ميشود.
9-درجه حرارت آب (شاخص دماي سيستم خنك كننده):
اين شاخص اندكي پس از روشن شدن خودور به سمت راست متمايل ميشود در حالت عادي (موتور سالم ) عقربه از نيمه بيشتر حركت نمي كند ( در فصل سرما) و مقدار بيشتري به سمت راست از نيمه متمايل شده وارد قسمت قرمز نمي شود .( در فصل گرما)
10 – سرعت سنج و كيلومتر شمار :
صفحه سرعت سنج علاوه بر نشان دادن ميزان سرعت و كل مسافت پيموده شده خودرو ،مسافت هر بار رانندگي را نيز نشان ميدهد .
11ـ صفركن كيلومتر :
براي ثبت و يا دداشت كردن مسافت پيموده شده و نيز مسافت طي شده براي روغن خوردرو استفاده ميشود .
12ـ دور سنج موتور :
دور موتور را به وسيله r.p.m نشان داده بر عدد هزار ضرب مي كنيم در خودرو پيكان از ناحيه 5500 نبايد بيشتر شود (در خودرو پرايد از 6000 نبايد تجاوز كند).
13ـ درجه شارژ باطري :
اين درجه مثبت ، منفي و صفر دارد و در صورتيكه شارژ زياد باشد به سمت مثبت و در صورتيكه شارژ كم باشد به سمت منفي مي رود هميشه بايد در حد وسط ايستاده باشد كم شارژ شدن و زياد شارژ شدن براي باطري زيان دارد.
14ـ درجه بنزين :
مقدار بنزين را بر حسب ليتر به راننده نشان ميدهد .
15ـ در جه فشار روغن :
اگر پيكان با سرعت 80 كيلومتر بر ساعت حركت كند فشار روغن آن در موتور 50 يا 60 پوند بر اينچ مربع است عقربه مقدار روغن را نشان نميدهد بلكه كيفيت و طرز كار سيستم روغن كاري را مشخص مي كند اگر به هر علتي وارد قسمت قرمز شد از حركت خودداري كرده رفع عيب ميكنيم.
روش تعويض فيوز دلكو :
1ـ فيوز دلكو با خازنقطعه مهمي در دلكواست كه همان طور كه ذكر شد 3 كار مهم به عهده دارد . براي تعويض آن بايد پيچ انتهاي اتصال به بالا را كه روي صفحه دلكو وصل ميشود باز كرد.
پيچ و واشر مربوط كه بست فلزي سيم خازن را به پاية نگهدارنده فنر (پلاتين ) متصل ميكند باز مي كنيم . سيم را كنار زده خازن را بيرون ميآوريم.
دقت فرماييد روش سوار كردن عكس باز كردن است.
نصب و تنظيم پلاتين:
گيرههاي دلكو را باز كرده و مهرة نگه دارندة قسمت متحرك پلاتيني را باز ميكنيم. يك پوشش پلاستيكي سيم ورودي از كوئل به دلكو و سيم خازن را باز كرده انتهاي ثابت فنر منحني شكل كه قسمت متحرك پلاتين به آن وصل است ديده ميشود. فنر و قسمت متحرك پلاتيني و فيبر پلاتيني را از پايه محوري آن خارج ميكنيد. در صورتي كه سوخته يا خال زده باشد سمباده زده تعمبر ميكنيم. قسمت ثابث پلاتين و پاية آن كه داراي پاية محوري ميباشد. بوسيله يك پيچ محكم شده پيچ را باز كرده 2 تكه ثابت و متحرك پلاتين خارج ميشود. دقت كنيد پيچ مهره ها به داخل دلكو نيافتد.
هنگام برداشتن واشرها ترتيب آن ها مهم است چون بعضي از آنها عايق حرارت و بعضي عايق الكتريسيته هستند. نحوه بستن عكس باز كردن است.
تنظيم پلاتين:
در حالي كه موتور خاموش است درب دكلو را باز كرده موتور را با دست توسط پروانه بچرخانيد تا نوك فيبر پلاتين روي يكي از برجستگيهاي بادامك دلكو قرار گيرد ترجيحاً روي بادامك سيلندر يك . در اين حالت دهانه پلاتين بايد كاملاً باز باشد. دهانه پلاتين را بوسيلة فيلر مربوط اندازه ميگيريم هميشه اولين سيلندري از سمت رادياتور سيلندر شماره يك است براي تنظيم پيچ پايه پلاتين را شل ميكنيم تيغة فيلر را داخل آن كرده سپس به كمك پيچ گوشتي پاية پلاتيني را حركت داده تا 2 فك پلاتيني با سطح فيلر تماس حاصل كند سپس پيچ را سفت كرده مجدداً دهانه پلاتين را آزمايش ميكنيم به طوري كه تيغه فيلر نه به سختي و نه به آرامي از دهانه پلاتين رد شود. محور پلاتيني را خيلي كم روغن كاري كرده ولي دقت شود كه روغن به دهانه پلاتين زده نشود. توصيه كارخانة سازنده اين است كه مقداري كمي گريس هم به چهار پردلكو زده شود.
طرز تعيين سيلندر شماره يك و واير آن :
به اين صورت است كه درب دلكو را باز ميكنيم و همچنين نزديكترين شمع به سمت رادياتور را نيز باز ميكنيد. انگشت شست را روي محل شمع قرار داده به نفر دوم ميگوييم كه تك استارت بزند در لحظه اي كه زير شست خود فشار هوا احساس نموديم ( كمپرس ) و آن لحظه استارت را قطع كرده. سر چكش برق را نگاه ميكنيم كه روي كداميك از برجكها است. سر چكش برق در جهت عقربههاي ساعت را به هر برجكي كه بود آن بر جك واير شماره يك است.
آزمايش تايمينگ و تنظيم تايم موتور:
(تايمينگ عبارتست از نسبت بين زمان شروع و باز شدن دهانه پلاتين و موقعيت پيستون در سيلندر مربوطه در يك موتور نمونه )
پلاتين بايد زماني شروع به باز شدن نمايد كه سيلندر شماره يك به اينچ قبل از TDC برسد به اين نقطه BTDC (befor) قبل از نقطه مرگ بالا گرفته كه در آن لحظه موتور آوانس بوده و زودتر جرقه ميزند . ريتارد بودن موتور موقعي است كه پلاتين بعد از گذشتن پيستون از نقطه مرگ بالا به طرف پايين حركت و پلاتين شروع به باز شدن نمايد.
در موتورهاي بعد از 1986 :
تنظيم تايمينگ موتور: درب دلكو را باز كرده موتور را با دست چرخانده تا چكش برق مقابل وارد شمع شماريك قرار گيرد.
اين درست لحظه اي است كه پلاتين شروع به باز شدن مينمايد.
در دلگوهاي داراي تنظيم كننده جزئي آن راتا انتها دسته سپس دورها را شمرده تنظيم كنند را در وسط قرار ميدهيم. شاخص تايمينگ و نشانه را روي پولي مشخص ميكنيم. اگر درجه بندي پولي مشخص نبود با كشيدن يك تكه گچ بر روي آن آن را مشخص ميكنيم.
(روي پولي ميل لنگ 8 زائده ( دندانه ) وجود دارد كه شاخص روي درب تسمه تايم وجود دارد كه بايد موقعي كه روي ما به سمت موتور است سومين دندانه از سمت راست مقابل شاخص قرار گيرد.)
براي آزمايش زمان دقيق كه پلاتين باز ميشود ميتوان به طريق تنظيم و آوانس استانيكي تنظيم كرد. چراغ تنظيم را كه يك لامپ با 2 سيم است حتما ديده ايد. 2 سر چراغ را به ترمينال دلكو و بدنه وصل ميكنيد سويئچ را باز كرده ، لامپ روشن ميشود. پيچ بدنه دلكو را شل كرده ، دلكو را اندكي به چپ يا راست ميچرخانيم تا چراغ خاموش شود سپس دلكو را در جهت عكس با آهستگي گردانيده درست در لحظه اي كه چراغ روشن ميشود دلكو را نگه داشته پيچ آن را سفت مي كنيم. موتور آوانس و ريتارد ش را تنظيم كرده است .
آزمايش و تنظيم تايم موتور براي اين ايرادات الزامي است.
1ـ كوبيدن موتور به هنگام گاز دادن يا Pin king .
2ـ كوبيدن موتور درصورت تعداد سرنشين زياد موتور.
3ـ كوبيدن موتور در استفاده از بنزين با اكتان پايين.
4ـ وقتي كه موتور كشش نداشت اصطلاحاً زور نداشته باشد.
5ـ وقتي كه به دلايلي پاية دلكو چرخيده باشد.
در روش دوم تنظيم تايمينگ به اين صورت عمل ميكند ( مدل پايين 1986)
قطر پولي را توسط خط كش اندازه ميگيريم در عدد ( 14، 3 ) ضرب ميكنيم حاصل را به 360 تقسيم نموده . نتيجه را در عددي كه دردفترچة راهنما آمده است ضرب ميكنيم . حاصل بر حسب اينچ بوده و فاصله آن كه از علامت (خط) روي پولي در جهت عقربههاي ساعت با متر بايد اندازهگيري كرد.
مراقبتهاي اساس سيستم برق:
الترناتور: آن را دينام نيز ميگويند. در حالي كه سيم باطري درست وصل شده باشد عمل شارژ به خوبي انجام ميشود . اما اگر سيمهاي باطري اشتباه وصل شده باشد به ترانزيستورهاي يكسو كننده الترناتور صدمه وارد ميشود. همچنين وقتي كه موتور روشن است از باز كردن سيمهاي باطري وهمچنين سيمهاي الكترناتور جلوگيري ميكنيم.
فيوز:
وظيفة فيوز حفاظت مدارها و دستگاههاي برقي اتومبيل مي باشد اگر به هر دليلي در يك مدار الكتريكي زيادتر از حد مجاز شود فيوز مربوطه خواهد سوخت ، با سوختن فيوز سيم كش دستگاههاي مزبور از صدمه ديدن مصون ميمانند. در اكثر اتومبيلهاي امروه 2 عدد فيوز اصلي و چندين فيوز فرعي براي ماشين تعيين شده است . مقدار بار الكتريكي قابل تحمل هر فيوز به صورت آمپر بر روي آن نوشته شده است.
و ضمناً بايد همان فيوز جايگزين شود. اگر فيوزي سوخته باشد آن را عوض كرده . دو بار سوخت نشانه اتصال شديدي مدار است كه بايد مدار را بررسي و رفع عيب كرد.
نكتة مهم اينكه براي فيوز هيچ جايگزين به جز هماي نوع فيوز وجود ندارد استفاده از سيمهاي تك رشته استفاده از فلز AL و پيچاندن آن دور كبريت اشتباه بوده و منجر به هزينه هاي بالا ميشود.
جعبه فيوز:
جعبه فيوز معمولا به صورتهاي گوناگوني بوده و كلا شبيه يكديگر هستند در هر حال از نظر شماتيك طوري ساخته ميشوند كه تعويض فيوز در آن ها آسان باشد و چند فيوز يدكي نيز در آن قرار ميدهند تا در موقع لزوم از آن استفاده نمايند انواع فيوز را ميتوان به فيوزهاي شيشه اي و فيوزهاي فيشي نام برد شكل فيوزهاي شيشه اي بدين صورت است كه در 2 انتهاي يك لولة استوانة شيشه اي 2 عدد بست نگه دارندة فلزي وجود دارد كه اين 2 سر فلزي توسط يك سيم باريك ( از جنس تنگستن) ميباشد به هم وصل شده در صورت سوختن فيوز از قسمت شيشهاي ميتوان پارگي فيوز را مشاهده كرد شكل فيوزهاي فيش نيز غالباً به 2 صورت متصل و باز شونده ميباشد.
استفاده از فازمتر براي عيبيابي:
فاز متر يك عدد پيچ گوشتي لامپ دار است بدين صورت كه يك طرف آن چنگكي داشته و يك طرف آن كه نوك فازمتر مي باشد به نقطة مورد نظر وصل كرده اگر روشن شد مدار سالم است.
در قديم براي آزمايش از يك چراغ آزمايش استفاده ميشد كه عبارت بود از يك لامپ كه توسط 2 تكه سيم به 2 چنگكي وصل بود.
2 آزمايش زير براي اينكه ببينيم برق به دستگاه ميرسد يا خير انجام ميشود. 2 سر چنگكي فازمتر اتومبيل را به يك اتصال بدنه و نوك پيچ گوشتي را به ورودي دستگاه وصل ميكنيم اگر چراغ روشن شد نشانه اين است كه دستگاه برق دارد و چون كار نميكند بايد تعويض شود. آزمايش دوم به اين صورت است كه چنگكي فازمتر را به اتصال بدنه وصل كرد. و نوك فازمتر را به مثبت باطري وصل ميكنيم. اين آزمايش براي اتصال بدنه مي باشد. اگر چراغ روشن شود اتصال بدنه سالم است.
آزمايشات آفتامات:
اين 2 آزمايش جهت سالم بودن آفتامات نوع لوكاس است.
فازمتر را به مبنال هاي E و B وصل ميكنيم در 2 حالت چراغ فازمتر بايد روشن شود . اگر هر كدام از آنها روشن نشود بايد تعويض گردد.
آزمايش دوم براي آفتامات مركوري:
در اين نوع آفتامات دهانه چنگكي فازمتر را به ترمينال A و سرديگر آن را (نوك) به ترمينال E وصل ميكنيم.
اگر چراغ روشن شد آفتامات سالم است. در صورت روشن نشدن تعويض ميشود.
سيم كشي و تعمير اجزاء معيوب:
سيستم برق خودرو داراي چندين نوع سيم ميباشد كه هر كدام به منظور خاصي استفاده ميشود در صورت تعويض هر يك از آن ها بايد مطمئن شويم كه سيم با نوع و قطر مناسب استفاده ميشود. در صورت وجود هرگونه اشكال برقي ابتدا در حوالي ترمينالها به دنبال سيم ساييده شده يا از بين رفته ميگرديم. اگر سيمي شكسته باشد ميتواند موجب اتصالي شود. براي جلوگيري از خراشيدگي بروي سيم اگر از داخل سوراخي بخواهيم عبور ميدهيم يك حلقه پلاستيكي ابتدا به قطر سوارخ آن قرار داده بعد سيم را رد ميكنيم تا ساييده و خراب نشود.
سيمها براي شناسائي با رنگهاي متفاوتي كد بندي شدهاند . سيم تجهيزات كمكي اغلب به رنگ سبز ميباشد. براي مثال چراغ ترمز غالباً داراي سيم سبز با نوار بنفش است. البته در نقشه هر اتومبيل توضيحات مفصلي براي سيم، جريان عبوري، و طرز تشخيص آن داده شده است . توضيح اينكه كابل اتصال بدنه به صورت تسمه اي فلزي بوده و از موتور به شاسي با بدنة خودرو متصل ميشود توجه كنيد كه شل بودن اين نوار ( نوار سيم) ميتواند باعث ايجاد اشكالاتي در سيستم برقي بشود.
اتصال سيمها و ترمينالها:
براي وصل كردن 2 سيم به يكديگر تاباندن آن ها به هم و پوشاندن آن بوسيله نوار صحيح نيست از اين كار در مواقع ضروري استفاده ميكنند . بايد براي اتصال از 2 فيش فشنگي و غلاف لاستيكي استفاده كرد بدين صورت كه سيمها را 3 تا 5 ميليمتر لخت كرد . داخل فشنگي قرار ميدهيم. سپس ايدهال است كه نوك فشنگي را لحيم نمود. تاسيم ها محكم به آن بچسبد. ميتوان نوك سيم را نيز از بالا برگرداند. براي اتصال سيم به هم آن را با يك برچسب مشخص كرده تا در صورت جابجايي اشكالي پيش نيابد
رديابي و رفع اشكال تعدادي از ابرادات برقي:
كليد برق داخل اتاق: اين كليد براي روشن و خاموش شدن چراغ سقفي داخل خودروقرار دارد در صورت باز شدن در و روشن شدن چراغ بررسي ميكنيم كه 1ـ آيا كليد مزبور تميز است. 2ـ اتصال خوب با بدنه دارد. 3ـ آيا ميتواند جريان را به خوبي قطع و وصل كند
2ـ فلش راهنما:
به شكل جعبه يا استوانه شكل بوده در محفظه موتور يا زير صفحه داشتبورد قرار دارد. اين فلاش پلمب بوده و غير قابل تعمير بود و در صورت خراب شدن بايد تعويض شود .
3- موتور برف پاكن:
براي تنظيم تيغههاي برف پاكن كه پس از خاموش كردن موتور بايد در وضعيت پارك قرار گيرد ابتدا پيچهاي در پوش موتور را شل نموده . سپس سوئيچ خودرو را در حالت باز قرار داده اما كليد برف پاكن خاموش يا به حال درپوش موتور برف پاكن را برداشته با دست آن را ميچرخانيم و بعد پيچهاي آن را محكم كرده . مجدداً آزمايش ميكنيم .
سوئيچ فشار روغن فشنگي:
چراغ اخطار فشار روغن ( در پيكل) بوسيلة يك عدد سرپيچ حرارتي كار ميكند كه در بالاي كارتر به موتور پيچ شده اگر در صورت سالم بودن سيستم چراغ روغن روشن شد پس از مدتي فشنگي روغن را چك ميكنيم
الكترونيك در خودرو:
پيشرفت در تكنولوژي در ساليان اخير به خصوص در صنعت الكترونيك بسيار چشمگير بوده و امروز كمتر دستگاهي است كه از الكترونيك در آن استفاده نشده باشد خودرو نيز كه از وسائل ضروري زندگي مي باشد در اين رهگذر بي نصيب نشده و بسيار از اين صنعت در آن استفاده شده است.
روبرت بوش در سال 1960 موتوري ساخت كه توسط كامپيوتر كنترل ميشد دستگاه او جت رونيك نام داشت در آن زمان داراي سوخت پاشي الكترونيك بوده كه زمان تزريق را توسط يك واحد كنترل مي كرد. هم اكنون تكميل شده دستگاه او mp3 /1 و بوش(l 3/1 Bosh كه در خودرو 45 نصب شده از جمله اين واحدها كنترل Esu)) مي باشد. بيشتر قطعات الكترونيكي به منظور كاركرد صحيح سيستم احتراق و مجموعه هاي مرتبط با آن و نيز كاهش آلودگي محيط زيست نقش اساسي را دارد
نقش (Esu) در خودرو:
مهمترين قطعه در سيستم كنترل الكترونيكي خودرو است و مغز اين سيستم محسوب ميشود.
تمامي اطلاعات دريافتي از حسگرها (سنسور) به صورت داده هاي محسوب ميشود به آن داخل ميشود پس از عمليات پردازش خروجي لازم را به موتور و ديگر سيستمها ارسال تا موتور در هر شرايطي با راندمان مامي مي كرد.
توجه مقدار اطلاعات ورودي و خروجي بستگي به نياز و طراحي خودرو دارد . اما سيستم كنترل مقدار سوخت پاشي از مهمترين و ظايف) (ESU است.
سيستم جرقه EIS)) electeronic injction system :
در سيستم جرقه الكترونيكي كه امروز حتي بيشتري اتومبيل هاي معمولي به آن مجهز مي باشد كليه علائم و سيگنالها را به ) (ESU ميفرستد و اين واحد به جاي قطعه پلاتين عمليات قطع و وصل جريان عبوري از كوئل را انجام مي دهد. و جرقه را در سر شمع ها و علكرد كوئل را كنترل مي كند. علائم از سنسورها به واحدهاي ارسال كننده فرستا ده شده اين واحدها آن ها را به صورت ولتاژ يا پالس تبديل كرده به ) (ESU مي فرستد.
سيستم ) (EFI:
در سيستم سوخت پاش الكترونيكي ) (EFI حسگرهاي مختلف علانم رابه ) (ECU ميفرستد و خود ) (ECU ميزان دقيق سوخت را براي هر سوزن انژكتور تعيين كرده و در زمان دقيق به آن (انژكتور ) مي فرستد تا عمليات سوخت پاش انجام شود موتور همواره بايد در وضعيت مطلوب كار كند.
در هر شاخه از مانيفولد ورودي در مدل (MPFI) يك انژكتور بصورت جداگانه وجود دارد كه به طور الكتريكي كنترل ميشود فشار انژكتور حدود 2atm ميباشد وقتي جريان الكتريكي از سيم پيچ انژكتور مي گذرد در آن نيروي مغناطيسي ايجاد كرده با توجه به ميزان جريان الكتريكي و با تناسب پلنجر را كه تحت يك فشار فنر ميباشد به بالا ميفرستد روزنه شير انژكتور راباز كرده و سوخت به داخل مانيفولد پاشيده ميشود.
لازم به ذكر مي دانم كه بگويم ) (ECU 2 رله را تغذيه و كنترل مي كند يكي رله اصلي انژكتور ها و ديگري رله پمپ بنزين است. ضمناً هر زمان كه موتور از حركت بايستد (خاموش شود ) واحد ) (ECU پمپ بنزين را خاموش مي كند تا در موقع تصادف ايجاد حريق ننمايد.
قطعات الكترونيكي ) (ECU ازنوع بسيار مرطوب بوده و قابل اطمينان است و به سادگي خراب نمي شود عيبهايي ممكن است در اثر قطع سيم يا فرسودگي اتصالات رخ دهد.يك سبب معمول در خودرو هاي انژكتوري به كار كردن موتور در درو نامي نشت هوا از لوله هاي موجود در مسير سنسور هوا باشد تا دريچه گازي ميباشد نشت انژكتور يك علت در دير روشن شدن آن هاست كه در خصوص دير روشن شدن خودرو بسيار بارز است.
از جمله كارهائي كه ) (ECU انجام ميدهد به 1- كنترل دور آرام موتور از طريق ژيگنتور دور آرام 2- كنترل دقيق مخلوط سوخت و هوا با توجه به اطلاعات دريافتي از سنسور اكسيژن براي اينكه مبدل كاتاليتك مورد استفاده قرار گيرد 3- پردازش تامامي اطلاعات و مقايسه آن ها با آنچه در فصل حافظه ( (ECU ثبت شده جريان (به زبان ++C) جهت تعيين زمان دقيق سوخت پاشي 4- تغيير مداوم مخلوط سوخت هوا ، دور آرام موتور زمان جرقه زني ، (تايمينگ ) تا موتور در هر شرايطي با حداكثر راندمان و مقدار كمتر گازهاي الاينده كار كند نسبت سوخت و هوا را دقيقاً كنترل مي كرد. تا محدوده عملكردي مناسبي براي مبدل كاتاليتيك فراهم كند. 5- دريافت اطلاعات از سنسور اكسيژن و كنترل گازهاي آلاينده ازطريق مبدل كاتاليتيك صورت ميگيرد. 6- چنانچه اطلاعات دريافتي از هر يك از سنسورهاي آب (دماي آب ) اكسيژن يا دماي هواي موردي اشياء باشد واحد (ECU) اين علاقه را از fail (ناديده) مي گيرد و از حافظه خود براي پردازش اطلاعات استفاده كرده تا موتور به كار خود ادامه داده اگرچه ممكن است راندمان كم شود.
سنسورها (حسگرها) :
عموماً هرECU كدام بر حسب نياز داراي تمام يا تعدادي از اين سنسورها ميباشد
- سنسور وضعيت دريچه گاز به نام (TPS) معروف است.
وضعيت دريچه گاز و سرعت بازو بسته شدن آن را به (ECU) ميفرستد به صورت يك رئوستا مقاومت بوده .و وضعيت دريچه گاز را با دقت زياد نشان ميدهد يكي رله اصلي كه انژكتور ها را تغذيه ميكند و ديگري رله پمپ بنزين ميباشد (ECU) اين 2 رله را كنترل ميكند.
وقتي كه اين رله رئوستائي ولتاژ مناسب با وضعيت گاز را به (ECU) فر ستاد (ECU) آن را پردازش كرده اين مقدار را تاييد كرده ادامه كار را انجام ميدهد.
- سنسور دماي مايع خنك كننده (LTS)
در مجراي آب خروجي رادياتور قرار دارد دماي موتور را به (ECU) فرستاده و (ECU) نيز با محاسبه زمان گرم شدن بهترين نسبت سوخت و هوا را فراهم كرده و قتي دماي خنك كننده تغيير كند مقاومت اهمي آن نيز تغيير كرده و ولتاژ خروجي به (ECU) ارسال ميشود
3- سنسور دماي هواي ورودي ((IATS
در مسير لر هواي ورودي قرار دارد و دماي آن را (هواي ورودي به مانيفولد ) كنترل مي كند واحد (ECU) از اين اطلاعات به همراه ساير اطلاعات دريافتي براي تنظيم مقدار سوخت پاشي استفاده ميكند.
4-سنسوراكسيژن (OS)
در ماينفولد گازهاي خروجي نصب شده (قبل از اگزوز ) نام ديگر اين سنسور لامبادا (lambada) مي باشد به وجود اكسيژن در گازهاي خروجي پي برده و اطلاعات دريافتي را به جريان الكتريكي تبديل كرده به (ECU) ارسال مي كند. ولتاژ كم نشان كم بودن الكسيژن و ولتاژ زياد نشان دهنده زياد بودن اكسيژن است واحد (ECU) اين اطلاعات را پس از پردازش جهت تغيير تزريق سوخت استفاده مي كند در برخي از اين سنسورهاي لامبادا يك هيتر نصب شده (گرمكن ) تا زودتر به حداكثر راندمان رسيده و كنترل آسانتر شود.
5-كنترل سرعت دور آرام (ISC) :معمولا در كنار انژكتور (كاربراتور) نصب مي شود و سرعت موتور را از طريق (ECU) ثابت نگه مي دارد اين موتور داراي يك ميله رابط است و روزنه خروجي هوا را (جدا ) از درچه گاز كنترل مي كند.
ميله رابط بر روي يك بادامك روي محور دريچه گاز قرار دارد. وقتي دريچه گاز بسته باشد (ECU) حركت ميله را بط راكنترل كرد. وآن نيز به نوبه خود ميزان هوا در دور آرام را تنظيم مي كند.
وقتي پا از روي گاز برداشته شود (ISC) با (ECU) علامت داد . و (ECU) دور آرام را ثابت نگه مي دارد. اگر مجدداً پدال گاز فشرده شده (ISC) به كمك يك پلنچر (سوخت پاش مغناطيس)
دريچه گاز را باز كرده (ECU) دور آرام را زياد مي كند
- -سنسور ميل لنگ (sc)
اين سنسور در داخل دلكو (روي ميله بادامك ) و يا در قسمت عقب فلايويل و يا در جلو موتور نزديك پولي ميل لنگ نصب ميشود دور موتور و وضعيت ميللنگ را نسب به
(TDC) (top dead cendr) تعيين و علائم لازم را به (ECU) ارسال ميكنند.
7-سنسور سرعت (ss) يا (wss) :
اين حسگر بر روي جعبه دنده نصب شده و سرعت جاده را به صورت پالس (ضربه الكتريكي) به (ECU) ارسال ميكند انواع مختلفي دارد برخي داراي ميكرو سرپيچ بوده كه در واحد سرعت سنج نصب ميشود با چرخش يك مغناطيس با سرعت اتومبيل اين سرپيچ بازو بسته ميشود نوع ديگري نيز ديود دارد كه ليزري بوده و از يك وجود نوري براي ارسال امواج به صورت پالس استفاده ميكند.
8- سنسورهاي سر سيلندر :
بصورت يك مقاومت حرارتي يا (ترميستور ) و آن عبارت است از يك مقاومت الكتريكي كه در برابر حرارت حساس مي باشد
اين سنسور در سر سيلندر قرار دارد و دماي سر سيلندر را به (ECU) مي فرستد
9-سنسور فشار هواي مانيفولد:
اين سنسور بيرون از مانيفولد گاز وصل ميشود و توسط يك لوله و ميزان خلاء مانيفولد را احساس مي كند و از تبديل آن به ولتاژ آن رابا ولتاژ مبنا كه براي آن تعيين شد. مقايسه كرده و ولتاژ باقيمانده را به (ECU) ميفرستد تا بار موتور را محاسبه نمايد. (ECU) نيز از اين اطلاعات براي تعيين نيازمندي موتور به سوخت استفاده كند.
10 – سنسور ضربه :
از موادي ساخته شده كه براي لغزش ناشي از ضربه حساس ميباشد و در موقع ضربه زدن (كه آن را خود سوزي سوخت در اتاقك در احتراق نيز مي گويند) علائمي به (ECU) ارسال مي كند (ECU) زمان شروع جرقه را نيز به موتور از بين برود.
خاطر نشان ميشوم كه با توجه به پيچيدگي خودروهاي جديد و انواع سنسورها انواع جديد سنسور نيز وجود دارد كه ضمن كم كردن آلودگي ناشي از عمليات بد سوزي سوخت در مقدار آن صرفه جويي كرده راندمان را بالا برده از برگشت گازهاي حاصل از سوختن براي گرم كردن گازهاي قابل سوخت استفاده ميكنند به اين سنسورها CLS مي گويند.
( مانند بعضي از پرايدها كه داراي دستگاه CLS مي باشند.)
تجربیات، مطالب مفید، نظرات یا پیشنهادات خود را از طریق واتس اپ یا درخواست پشتیبانی برای ما ارسال کنید.
شماره واتس اپ : 09981015610
برای ثبت درخواست پشتیبانی کلیک کنید.
ایرانیان پی سی